راه رسیدن به مرجعیت علمی، احیای علوم انسانی است
به گزارش روابط عمومی «سمت» خانم دکتر جمیله علم الهدی عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی و از صاحبان آثار در سازمان مطالعه و تدوین در همایش مرجعیت علمی بیان کرد: «تنها راه رسیدن به مرجعیت علمی، احیای علوم انسانی است.» وی با بیان تاریخچۀ علمآموزی در ایران به تبیین تغییر رخ داده در مرجعیت برای جامعه پرداخت و تاکید کرد: «تنها راه رسیدن به مرجعیت علمی، احیای علوم انسانی است.» روابط عمومی «سمت» بر آن شد تا در راستای ماموریتهای سازمانی و در جهت توجه به ظرفیتها و نیازهای جامعه دانشگاهی این سخنرانی را منتشر کرد. میتوانید متن سخنرانی ایشان را در ادامه بخوانید.
در بحث مرجعیت علمی میتوان دو سطح را در نظر گرفت؛ یکی بحث تخصصی است و دیگری بحث تمدنی. در بحث تخصصی رشتهها و تخصصهای مختلف در دانشگاهها مشغول فعالیت هستند و دانشمندان در حال تلاش هستند. از جایگاه خوبی برخورداریم و انشاءالله ارتقا بیشتر هم پیدا میکنیم؛ ولی یک موضوع مهمتری هست که به نظر میرسد قرآن کریم بیشتر بر آن تأکید دارد و آن مرجعیت تمدنی، مرجعیت فرهنگی، مرجعیت اجتماعی و مرجعیت راهبری است. در این ساحت شرایط خوبی نداریم یعنی اینکه دانشمندان و عالمان مرجع اجتماع نیستند و ما با یک بحران مرجعیت اجتماعی روبهرو هستیم؛ امروز دانشمندان در کشور ما، که یک کشور اصیل و ریشهدار و علمدوست است جایگاه رهبری اجتماعی را ندارند، بلکه بر عکس ستارههای فوتبال و سینما و افراد موفق اقتصادی بیشتر تأثیر گذار هستند، بخصوص بر روی نسلهای نو و نسلهای جوان. برای نسل جوان امروز بیشتر این گروهها الگو هستند تا عالمان.
سؤالی که اینجا مطرح میشود این است که اگر مرجعیت تخصصی منظور باشد حرکتی که در کشور شروع شده به برکت دانشگاههای خوبی که داریم، حرکت خوبی است و انشاءالله بهتر هم خواهد شد؛ ولی اگر منظور مرجعیت اجتماعی، یعنی مرجعیت و راهبری نسل جدید و نسل دارای نقش در فرهنگ و تمدن ایرانی-اسلامی مد نظر باشد، شرایط خوب نیست و باید نگران بود.
علم در ایران را میتوان بر اساس تأسیس دارالفنون به دو بخش تقسیم کرد؛ قبل از تأسیس دارالفنون و بعد از تأسیس دارالفنون. پیش از تأسیس دارالفنون، علم در ایران فضیلت بود و عالم یک فرد متخلق بود؛ کسی بود که سیروسلوکی داشت که در پی آن مردم به دور شخصیت خود او جمع میشدند. یعنی ویژگیهای شخصیتی و منش عالم، جذبکننده مردم بود و لذا مردم به عالم ارادت پیدا میکردند و از او میخواستند تا آنها را موعظه و راهنمایی کند. بعد از تأسیس دارالفنون ما با علم مدرن روبهرو شدیم و به تدریج دانشگاههای مدرن تأسیس شد و علم از یک فضیلت اخلاقی تهی شد و به یک مزیت و برتریِ اجتماعی تبدیل شد. در همین تحول بود که نگاه اقتصادی - سیاسی به علم پررنگتر از نگاه اخلاقی شد. در این دو به جای گیرایی و کشش شخصیت و منش عالم، بهرهمندیهای اقتصادی و استفادههای توسعهای کارایی پیدا کرد. اتفاق دیگری که در این بین افتاد آن بود که روش تحقیق عالمان دیده شد و از روی آن ویژگیهای شخصی را جدا شد و سکویی تحت عنوان «روش تحقیق» ساخته شد و از انواع آموزشهای آنها سکویی تحت عنوان «روش تدریس» ساخته شد و رفته رفته به تکنیک تبدیل شدند که برای همگان و در همه جا قابل استفاده باشند. به این روش از علم شخصیتزدایی و از عالم شخصیزدایی شد و بیشتر از خود عالم، نهادها و سازمانهای علمی مرجعیت پیدا کردند. اعتبار عالم به اعتبار آن سازمانی که او را تایید میکرد وابسته شد. به عبارت خلاصه، تکنوکراسی در علم حاکم شد و تکنیکزدگی در علم اتفاق افتاد. تخصص جای فرهیختگی را گرفت. حکمت نظری و حکمت عملی هر دو به تخصص و فنآوری فروکاسته شدند و در نتیجه از عالمان اخلاقزدایی شد. عالمان کارمندان سازمانهای علمی شدند؛ کارمندانی که در ازای کاری که میکردند حقوق دریافت میکردند و اتفاقا وقتی نگاه اقتصادی حاکم شد؛ خیلی از دانشجویان وقتی که به عالمان و معلمانشان نگاه کردند گفتند «وضع اقتصادی ما از شما بهتر هست! ما درس میخوانیم تازه میشویم مثل شما که وضع اقتصادی شما از ما بدتر است.» امروز در یک کلاس هجده نفری دبیرستان، چهارده نفر در حال انجام فعالیت اقتصادی و کار با ارزهای دیجیتال هستند و وضعیت اقتصادیشان خوب است. همین روند باعث جداسازی عالمی از معلمی شد، شور معلمی تقریبا نادیده گرفته شده است. شور معلمی منشا هدایت و راهنمایی و تربیت بود و قصدی بر انتقال تکنولوژی، قصدی بر انتقال اطلاعات ندارد. البته این حرفها به این معنا نیست که همه معلمهای دانشگاه، هماکنون شور معلمی ندارند، اتفاقاً خوشبختانه چون معنای اصیل علم در مرزوبوم ما ریشه دارد بسیاری از معلمهای دانشگاه همچنان در شور معلمی غوطهور هستند و عاشقانه سر کلاس حاضر میشوند و به شاگردپروری میکنند.
مرجعیت دو طرف دارد؛ در یک سو منش عالم است و در سوی دیگر درخواست دانشجو و پذیرنده است. امروزه انتظارات نسل جدید از عالمان و معلمان در حال تغییر است و رفتهرفته دیگر از آنها پیروی نمیکنند. اینان خودشان را پیشرو تلقی میکنند. اگر بخواهیم در چنین شرایطی به مرجعیت علمی و عالمان برگردیم تنها یک راه پیشرو داریم و آن احیای علوم انسانی است. باید پذیرفت نمیتوان علوم انسانی را نادیده گرفت و بعد به فکر رهبری جهان و تحولات فرهنگی بود. نمیتوان انتظار داشت تغییرات تمدنی جدی ایجاد کرد بدون آنکه مرجعیت علمی ایجاد شود. ذخایر علوم انسانی ما نسبت به بسیاری از کشورها قویتر است اما هنوز مأموریتهای علوم انسانی در کشور ما عوض نشده است و این در حالی است که برای ایجاد تغییرات تمدنی، تغییر در ماموریت علوم انسانی اهمیت بسیار دارد. آنچه ضرورت دارد این است که میبایست علوم انسانی با اهداف تمدنی متناسبسازی شود. در همین راستا ضروت ایجاب میکند رویکرد قرآن جدی گرفته شود. در قرآن از دو معنا سخن گفته شده است: یکی علم و دیگری هدایت است. در بررسی بعمل آمده این نتیجه حاصل آمد که همواره علم راهی است برای هدایت. غایت علم، هدایت است، این در حالی است که دقیقا علم میتواند باعث گمراهی بشود. دلایل مترتب بر این کارکرد علم بسیار است. دقیقا به همین دلیل خداوند از عالمان عهد میگیرد و در ادبیات امام حسین(علیهالسلام) در عاشورا هم این عهد را مطرح میشود و آن این است که از شما عهد گرفته شده که از گمراهی مردم جلوگیری کنید، اجازه ندهید مردم گمراه بشوند. در قرآن دلایل بسیار متنوعی وجود دارد برای اینکه گمراهی وجود دارد. از جمله آنها این است که گمراهی به شدت توسط شیطان دنبال میشود؛ شیطان اساساً قصد و هدف و فلسفه وجودیاش آن است که انسان را بر دوراهی راه و بیراه قرار دهد. بنابراین، به نظر میرسد اگر میخواهیم مرجعیت علمی را نه در سطح تخصصی، که در سطح تمدنی بدست بیاوریم میبایست به بازیابی جایگاه عالمان پرداخت. جایگاهی که امروزه هم به وسیله فناوری و پیشرفت گسترده مورد تهدید قرار گرفته است و تفکر و سلوک و اخلاق مردم را تحت تأثیر قرار میدهد و هم به دلیل رقبایی که در نهادهای اجتماعی دیگر مثل سیاستمداران، هنرپیشگان، اقتصادیها و کسان دیگری که قدرت اجتماعی را در اختیار دارند مورد تهدید قرار گرفته است. کار مهمی که امروز پیش پای ماست ورود هرچه سریعتر بعضی رشتههای علوم انسانی همچون تاریخ، جامعهشناسی، ادبیات و فلسفه است تا مانع گمراهی مردم بشوند تا مرجعیت فرهنگی و تمدنی را به دست بیاید.
نظر شما :