«نقد متون تاریخی» ابزاری ضروری برای مواجه با منابع تاریخی

۰۵ تیر ۱۴۰۲ | ۱۲:۱۲ کد : ۵۸۴ اخبار
تعداد بازدید:۳۰۵۴
گفتگو با نویسندۀ کتاب «چارچوبی برای تفسیر و نقد متون تاریخی»
«نقد متون تاریخی» ابزاری ضروری برای مواجه با منابع تاریخی

یکی از آثار تازه منتشر شده از سوی سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی (سمت) کتاب «چارچوبی برای تفسیر و نقد متون تاریخی» است. نویسندۀ این کتاب، دکتر مهدی رفعتی‌پناه مهرآبادی از اعضای هیئت علمی پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی است که در موضوع کتاب حاضر، آثاری قبلاً از او به چاپ رسیده‌است؛ از جملۀ آن‌ها می‌توان به مقالۀ «جایگاه نقد در کتاب‌های تاریخ سازمان سمت» اشاره کرد. چاپ این کتاب بهانه‌ای شد تا با مؤلف به گفتگو بنشینیم.

  • لطفاً از پیشینه پرداختن به این موضوع، در ادبیات دانشگاهی خارج از ایران اشاره بفرمایید؟
    طبعاً در زبان انگلیسی بیش از فارسی به نقد متون تاریخی توجه شده است و اصولاً بحث‌های مرتبط با فلسفه تاریخ، روش‌های پژوهش در تاریخ، روش‌شناسی‌ها و نیز نقد متون در زبان انگلیسی بسیار بیشتر بوده و صحبت در زمینۀ این گونه مسائل داغ است. اگر بخواهم به نمونه‌هایی از کتاب‌های مرتبط با نقد متون اشاره کنم، می‌توان به کتاب «دابسون» با عنوان «خوانش منابع دست اول» و یا کتاب «مارتا هوول» با عنوان «در مورد منابع قابل اعتماد» اشاره کرد. پیشینه نقد متون هم به قرن ۱۹ و تلاش‌های «رانکه» باز می‌گردد. بنابراین در غرب این موضوع پیشینه‌ای نزدیک دو قرن دارد و طبیعی است که بیش از ایران بحث دربارۀ نقد متون، مطرح شده است.
  • وضعیت آثار چاپ شده پیرامون این موضوع، در عرصۀ نشر داخل کشور چگونه است؟
    متأسفانه در ایران نقد متون تاریخی آنچنان که باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است. هر چند که در مباحث مربوط به روش تحقیق در تاریخ بر حسب موضوع، در مورد نقد منابع تاریخی مطالبی گفته می‌شود، ولی کتاب مشخص و مجزایی برای نقد متون تاریخی در ایران نوشته نشده است و شاید لازم باشد توجه بیشتری به موضوع نقد منابع تاریخی صورت گیرد. البته لازم به ذکر است در «سمت» کتابی تحت عنوان «نقد تاریخی: روایت بوم‌محور از تاریخ‌ورزی مسلمانان» ترجمه و چاپ شده است که با کار بنده تفاوت اساسی دارد.
  • این عدم توجه به «تفسیر و نقد متون تاریخی» در منابع به چه علت است؟ آیا در سرفصل‌های مصوب، پیش‌بینی لازم اندیشیده نشده است و یا مؤلفان به این موضوع توجه نداشته‌اند؟
    بنده در مقدمه کتاب توضیح داده‌ام که مدتی روی مقالات علمی پژوهشی رشته تاریخ یک بررسی انجام داده و متوجه شدم که این مقالات در زمینۀ بیان روش تحقیق بسیار آشفته هستند و به دنبال این وضعیت دریافتم که نقد منابع نیز عمدتاً در این مقالات یا جایی ندارد یا به شکلی صوری گنجانده شده است. همین عوامل باعث شد که به سراغ کتاب‌های مرتبط با روش تحقیق در تاریخ بروم؛ اما در آن‌ها نیز به نقد منابع تاریخی، آنچنان که باید پرداخته نشده بود. این وضعیت سبب شد که بنده در فکر نگارش کتابی در این زمینه بیفتم. در حقیقت از سوی اهل تاریخ توجه جدی به نقد نشده و این عدم توجه در سرفصل‌های درسی و حتی در کتاب‌های مختلفی که در «سمت» به نگارش درآمده، دیده می‌شود .
  • همانطور که اشاره کردید آثاری در این موضوع عرضه شده است. لطفاً از وجه تمایز کتاب خودتان نسبت به سایر آثار بگویید؟
    همانطور که در مقدمه کتاب نیز توضیح داده‌ام، متأسفانه آثار مشخصی، حداقل به زبان فارسی، در مورد نقد متون تاریخی نوشته نشده است. با این حال مطالبی در نقد آثار مربوط به روش پژوهش در تاریخ آمده است، ولی اولاً این مطالب بسیار جزئی و گذرا بوده و ثانیاً فقط به نقد درونی و بیرونی راوی و روایت، محدود شده، در حالی که کار بنده از نقد بیرونی و درونی گذر کرده و وارد روایت‌شناسی شده است.
  • درس نقد متون تاریخی برای کدام رشته و گرایش تاریخ در نظر گرفته شده است؟
    در تمام گرایش‌های رشته تاریخ در درس روش تحقیق، درس فلسفه تاریخ و هم در درس منبع‌شناسی، به نقد منابع و نحوۀ انجام این کار پرداخته می‌شود. به همین جهت کتاب بنده می‌تواند در تمام گرایش‌های تاریخ و در درس‌های یادشده مورد استفاده قرار گیرد. در عین حال این کتاب برای درس نقد و بررسی متون تاریخی در کارشناسی ارشد تاریخ و برای تمام گرایش‌ها مناسب است.
  • لطفاً بفرمایید دانشجو پس از خواندن و درک محتوای این کتاب به چه مهارت‌هایی دست پیدا می‌کند؟
    برای پاسخ به این سؤال باید گفت که متأسفانه در موارد متعددی دانشجویان درک حداقلی در مورد نقد متون تاریخی دارند و اصولاً توجه خاصی به نقد نمی‌کنند و مثلاً به صِرف اینکه طبری یا بیهقی یا جوینی و یا حتی سندی چیزی را می‌گوید، آن مطلب را درست و دقیق می‌پندارند و چندان توجهی به نقد آن مطالب نمی‌کنند. توقع بنده این است که دانشجو پس از مطالعه و البته درک این کتاب که آن هم مستلزم انجام تمرین‌هایی در زمینه نقد است، بتواند زمانی که متن تاریخی را در دست می‌گیرد، تلاش کند که آن را به چالش بکشد و سعی کند که دریابد نویسنده آن متن به چه دلیل، در چه شرایطی و تحت تأثیر چه عواملی متن را نوشته است. دانشجو باید بتواند به نقد روایت دست بزند و عناصر مختلف متن را مانند زاویۀ دید، کانونی‌سازی، ایدئولوژی، عناصر زمانی و مواردی از این دست را در متن تشخیص دهد و امکان نقد روشمند را به دست آورد.
  • اصولاً چه دشواری‌هایی در مسیر تألیف این کتاب داشتید؟ 
    باید گفت که در نگارش هر اثری دشواری‌هایی وجود دارد و مهم‌ترین مشکلی که پیش‌روی بنده بود، تعیین روشی برای پیشبرد بحث کتاب بود. در ادبیات تاریخی در ایران مراد از نقد متون عمدتاً نقد درونی و برونی راوی و روایت است که متأسفانه این نوع نقد هم با کم‌توجهی روبه‌رو شده و در عین حال می‌توان گفت که شکل صوری پیدا کرده است؛ لذا ابتدا می‌خواستم که به این نوع نقد بپردازم، ولی مطالعۀ بیشتر به بنده نشان داد که این نوع نقد چندان بسنده نیست و همانطور که قبلاً گفته دلایلم را در مقدمه کتاب آورده‌ام. به همین جهت سعی کردم از طریق نظریه ادبی و روایت‌شناسی به موضوع نقد متون تاریخی بپردازم. در مورد مدت زمان تألیف نیز باید بگویم که بیش از 2 سال طول کشید. این کار پس از نگارش اولیه، دوباره مورد بازنگری قرار گرفت و حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد از آن بر حسب نظرات ناظر محترم و داوران گرامی تغییر یافت. به هر حال دنیای علم هر روز در حال تغییر است و ما باید متناسب با آن پیش برویم و همواره در پی تجدید نظر باشیم.

علاقه‌مندان برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانند به اینجا مراجعه نمایند.

کلیدواژه‌ها: مصاحبه چارچوبی برای تفسیر و نقد متون تاریخی تاریخ تفسیر و نقد متون تاریخی مهدی رفعتی‌پناه مهرآبادی


( ۲ )

نظر شما :