مهدویزادگان: مرجعیت علمی سازمان سمت را احیا میکنیم
به گزارش روابط عمومی «سمت»، به نقل از خبرگزاری تسنیم، آنها که داود مهدویزادگان را میشناسند از همان شش ماه پیش که به سرپرستی سازمان سمت منصوب شد، تردیدی نداشتند که قرار است شاهد اتفاقات مثبتی در این سازمان علمی-تخصصیِ مادر باشند و برای دیگرانی هم که از نزدیک با پیشینه و عملکرد این عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی آشنا نبودند این پرسش به جدّ مطرح بود که آیا او میتواند منزلت حقوقی و جایگاه علمی این نهاد را که در دوران پس از درگذشت شیخ موسّس-مرحوم دکتر احمد احمدی- تقریباً از دست رفته بود؛ اعاده و احیا کند یا نه.
اما حالا که قریب به شش ماه از آن انتصاب گذشته و شورای عالی انقلاب فرهنگی هم ریاست مهدویزادگان بر سازمان سمت را به تصویب رسانده، فرصت را مغتنم شمردیم و به سراغ او رفتیم تا از زبان خودش برنامههای پیش روی این سازمان را مرور کنیم.
حاصل گفتوگوی ما را در ادامه میخوانید:
*با توجه به اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی به تازگی ریاست شما بر سازمان سمت را تصویب کرده است، اجازه بدهید بحث را با چشم انداز و رویکردها و برنامههای سازمان در مدیریت جدید آغاز کنیم. لطفاً کمی درباره این اقدامات و نیز برنامهها و اقداماتی که در دست اجرا دارید توضیح بفرمایید.
بسمالله الرحمن الرحیم. بنده قرار گرفتن در جایگاه مدیریت سازمان سمت را برای خودم یک وظیفه بسیار خطیر و سنگین میدانم و امیدوارم بتوانم در طول دوران مسئولیتم در این سازمان به احسن وجه عمل کنم و شرمنده تمام بزرگوارانی که من را لایق ایفای این مسئولیت دیدند نشوم.
هدف اصلی و اساسی سازمان سمت به طور ذاتی، تالیف و تدوین کتب درسی و مبنایی دانشگاهها و موسسات آموزش عالی در زمینه علوم اسلامی و انسانی است. این سازمان هم خاستگاهی انقلابی دارد (چون برآمده از یک نهاد تماماً انقلابی به نام شورای عالی انقلاب فرهنگی است) و هم ماموریتی انقلابی دارد.
سازمان سمت بر اساس ایده حکیمانه مقام معظم رهبری که بعداً در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید، شکل گرفت. مقام معظم رهبری در ابتدا ایده خودشان را با حضرت امام(ره) در میان گذاشتند و امام(ره) هم که از همان ابتدا مسئله دانشگاه یکی از دغدغههای جدیشان بود و اهتمام ویژهای نسبت به آن داشتند، از آن استقبال کردند و این حرکت را تایید فرمودند و حتی برای راهاندازی آن، به عنوان تیمّن و تبرّک مبلغی حدود یک میلیون تومان کمک کردند و من اعتقاد دارم که اساس پیشرفت سازمان هم ناشی از همین کمکی است که حضرت امام(ره) کردند و امروز اگر سازمان سمت در یک گسترهی وسیع فعالیت موثر علمی دارد و منشا اثر است، به برکت همان حمایتی است که حضرت امام(ره) از آن کردند.
ریاست این سازمان در ابتدا برعهده مرحوم دکتر احمد احمدی گذاشته شد که گویا باز خود این امر هم به اصرار مقام معظم رهبری صورت گرفت و ایشان مرحوم دکتر احمدی را شایسته چنین کاری تشخیص دادند.
من البته قصد ندارم در اینجا تاریخچه سازمان سمت را بیان کنم اما از آنجا که وظیفه داریم قدردان زحمات گذشتگان باشیم و زحمات و خدمات بیشائبه آنها را ارج بنهیم فقط همین اندازه عرض میکنم که اگر امروز سازمان به چنین جایگاهی رسیده، بدون شک نتیجه همت، پشتکار و دغدغهمندی مرحوم دکتر احمدی بوده است.
*سازمان سمت طبق آنچه در اساسنامه آن آمده و خود شما هم به آن اشاره کردید در وهله نخست و نهایی مسئولیت تدوین درسنامههای حوزه علوم انسانی-اسلامی را برعهده دارد، اساساً چه ضرورتی داشت که در آن بحبوحه انقلاب و جنگ تحمیلی چنین مسالهای طرح و دنبال شود؟
سوال بسیار خوبی است. یکی از وجوه بارز و پررنگ انقلاب اسلامی از آغاز همین وجه فرهنگی و معرفتی آن بوده و چون ما از ابتدا در حوزه تدوین و تالیف آثاری با محتوای غنی اسلامی و بومی ضعف و کمبود داشتهایم، مقام معظم رهبری به درستی این کاستی را تشخیص دادند و در جهت رفع آن اقدام کردند.
این نیاز شاید در حوزه علوم تجربی و ریاضی چندان احساس نشود اما وقتی به حوزه علوم انسانی وارد میشویم، ضرورت آن دوچندان میشود چون ما نمیتوانیم و نمیخواهیم در حوزه محتوایی علوم انسانی وابسته و متکی به اندیشههای سکولار غربی باشیم که نه مبانی آنها با ما تطبیق دارد و نه آرمانها و اهدافشان با ما یکی است.
در حقیقت این انقلاب و گفتمان انقلابی امام(ره) مدعی طرح و نشر اندیشههای عمیق انسانی، اسلامی و ایرانی است و معقول نیست که ما از یک طرف چنین دعویای داشته باشیم و از طرف دیگر جوانان و جامعه علمی ما از کتابهای غربی سیراب شوند به همین دلیل هم هست که از همان آغاز، تولید کتابهای درسی و مبنایی در حوزه علوم اسلامی و انسانی برای بزرگان انقلاب تا این اندازه موضوعیت داشته است چون بدون تولید ادبیات بومی، استقلال حقیقی ممکن نیست.
بنا بر همین جهات هم هست که این خواسته معقول و درست در همان روزهای ابتدایی انقلاب در دستور کار بزرگان انقلاب قرار گرفت. درعین حال وقتی شما اساسنامه سازمان سمت را مطالعه کنید میبینید که حدود ۱۱ ماموریت به سازمان داده شده است که اگر بخواهیم تمامی این مأموریتها را در یک اصل خلاصه کنیم چکیدهاش میشود این که سازمان سمت باید در حوزه علوم اسلامی و انسانی مرجعیت علمی پیدا کند. این است که سازمان ضرورتا باید به سمتی برود که مرجع کتابهای درسی کشور باشد. این نگاهی است که از همان ابتدا بر وفق آن سازمان شکل گرفته و همانطور که عرض کردم مرحوم دکتر احمدی در این راستا تلاشهای زیادی کردند و تا امروز حدود ۲۴۰۰ عنوان کتاب تالیف، ترجمه و تدوین شده است که تلاش میکنیم این مسیر را با قوت و قدرت بیشتری احیا و ادامه بدهیم.
با این توضیح، تلقی من این است که سازمان سمت بعد از سی و اندی سالی که از حیاتش میگذرد نیازمند ایجاد نوعی تحول در رویکردها و نگاهش به آینده است که من این تحول را البته به نوعی "بازگشت به اصل" میدانم چون سازمان هم خاستگاهی انقلابی دارد و هم متناسب با اهداف عالیه انقلاب طراحی و تاسیس شده و به صورت طبیعی در این سالها دچار نوعی حالت روزمرگی و رکود شده که باید از نو چابک شود.
گمان نمیکنم که امروز کسی با این حرف مخالفتی داشته باشد چون نفس سکون و رکود با ذات انقلاب در تعارض است، طبعاً یک نهاد علمی انقلابی مثل سازمان سمت هم نمیتواند و نباید در همین مرحله کنونی درجا بزند.
ما امروز نیاز داریم که ضمن بازنگری در عملکرد و شیوههایی که طی چند دهه گذشته آزمودهایم، از نو سازمان سمت را مطابق با نگاه امام(ره)، آرمانهای انقلاب و انتظارات بزرگان و در صدر همه مقام معظم رهبری بازسازی کنیم.
*شما این بازنگری و تحول سازندهای که اشاره کردید سازمان سمت به آن نیاز دارد را بر طبق چه الگویی تنظیم و دنبال میکنید؟
قبلاً اشاره کردم که تحول مطلوب ما نوعی بازگشت به اصل است اما این بازگشت به هیچ وجه مفهومی ارتجاعی ندارد بلکه به عکس به معنای روزآمدسازی و تجدید قوای سازمانی برای رسیدن به آرمانهای والای اولیه است و ما این مسیر را با توجه به اسناد بالادستی و منویات مقام معظم رهبری به ویژه مفاد بیانیه گام دوم انقلاب پیش خواهیم برد.
میدانیم که بیانیه گام دوم منشوری برای تمام آحاد جامعه است اما جامعه علمیِ حوزوی و دانشگاهی در آن به طور خاص مورد نظر و خطاب قرار گرفتهاند و حضرت آقا در این متن، آرمان ایجاد تمدن نوین اسلامی را در افقی ترسیم کردهاند که اساسا بدون مشارکت و همراهی حداکثری نخبگان حوزوی و دانشگاهی دست نیافتنی است به همین دلیل هم هست که سازمان سمت به عنوان یک سازمان بنیادین دانشگاهی خودش را موظف میداند که در راستای تحقق اهداف چنین چشماندازی تجدید قوا کند و من طی مدت ۶ ماه گذشته که افتخار حضور در این سازمان را داشتهام تمام تلاشم را کردهام که مقدمات نیل به این هدف را فراهم کنم که خوشبختانه تا حدود زیادی محقق شده است.
رویکرد کلان دولت سیزدهم و شخص آیت الله رئیسی به مسائل نیز، از جمله فرامتنهای راهگشایی است که به گمان من باید در دوره مدیریت جدید سازمان سمت، در قالب برنامهها و اقدامات عملی مشخص دنبال شود.
همانطور که میدانیم دولت سیزدهم دولتی تحول خواه و تحرک آفرین است که ورود فعالانه و موثری به همه عرصههای علمی، اجتماعی، فرهنگی و... دارد. اصلاً مردم به این دلیل به آیتالله رئیسی رای دادند که احساس کردند ایشان رقیب خودش را دیدگاهی میداند که هم وضعیت ناکارآمد موجود را به وجود آورده بود و هم میخواست آن را حفظ کند در حالی که جامعه به هیچ وجه پذیرای حفظ آن وضعیت نبود.
اگر مردم در آن فضای تبلیغاتی سنگینی که دشمنان بر علیه شخص آیت الله رئیسی به راه انداخته بودند، به درستی انتخاب کردند و ایشان را به عنوان نماد نوخواهی و تحول برگزیدند، به طور طبیعی از کلیه کارگزاران و مدیران دولتی هم انتظار دارند که طبق وعدههای آقای رئیس جمهور عمل کنند. بنابراین وقتی مدیریت سازمان سمت هم عوض میشود انتظار بحق مردم و جامعه دانشگاهی کشور این است که تحول را لمس کنند و رویکردهای نوین انقلابی را در فعالیتهای سازمان ببینند.
البته من قصد ندارم ارزش کار مدیران گذشته را پایین بیاورم و بگویم در زمینه تولید کتابهای درسی علوم انسانی با محتوای اسلامی و بومی کاری صورت نگرفته اما اینقدر میتوانم بگویم که کارهای صورت گرفته به هیچ وجه کافی نبوده است.
*این ضعف و نارسایی علمی که به آن اشاره میکنید، چطور خودش را نشان میدهد؟
اجازه بدهید برای اثبات نظرم یک مثال عینی بزنم تا ببینید عقب ماندگی ما در حوزه علوم انسانی تا چه اندازه جدی و بحرانزاست: در همین چند ساله اخیر که ویروس کرونا فراگیر شد، علم پزشکی پروتکلها و دستورالعملهای مشخصی داشت که همه جا هم ترویج و تبلیغ میشد اما علوم انسانی چه؟! آیا دستورالعملهای اخلاقی و معرفتی برای کاستن از آلام ناشی از بیماری کرونا یا مقابله با عوارض روحی آن را هم داشتیم؟! این یکی از آن بزنگاههایی بود که ناکارآمدی و ضعف علوم انسانی خودش را نشان داد و ما این را زیبنده این نظام و انقلاب نمیدانیم و معتقدیم که باید در بحث تالیف کتابهای درسی دانشگاهی خودمان را با سرعت و درایت به روز کنیم. اینها کارهایی است که باید در گذشته انجام میشد اما به هر دلیل نشده و تا امروز بر زمین مانده، ما تلاش میکنیم که ضعفها و ناکارآمدیهایی از این جنس را برطرف کنیم.
*شما از بیانیه گام دوم انقلاب و گفتمان تحول در دولت سیزدهم به مثابه چراغ راه فعالیتهای سازمان سمت در دوره مدیریت خودتان نام بردید، به نظر شما عمل کردن به این اسناد تا چه اندازه با اصول مندرج در اساسنامه سازمان همخوانی دارد؟
اشاره خوبی کردید چون از قضا رویکرد اساسی من این است که چیزی فراتر از اساسنامه سازمان را تعقیب نکنم. شما اگر به مفاد اساسنامه مراجعه کنید خواهید دید که اهداف و ماموریتهای مترقی و تعالیخواهانهای که برای سازمان تعریف شده به صورتی است که اتفاقاً در طول مفاهیمی مثل بیانیه گام دوم انقلاب و گفتمان تحول در دولت مردمی آیت الله رئیسی قرار میگیرد.
من به جدّ معتقدم که با دنبال کردن این مسیر دستاوردهای چشمگیری خواهیم داشت و هدف اصلیام این است که هویت سازمان سمت و مرجعیت علمی آن را احیا کنم.
متاسفانه در طی سالها و بلکه دهههای گذشته بسیاری از مأموریتهای سازمانی سمت از ناحیه دیگران سلب یا غصب شده حالا نمیخواهم از کسی نام ببرم اما بدون آنکه قصد دخالت در کارهای دیگران را داشته باشم معتقدم تمام این مأموریتها باید دوباره به سازمان برگردد.
در یک کلام باید عرض کنم سمت و سوی کلی فعالیتهای سازمان سمت از این پس رویکردی پیشرو دارد نه رویکرد تبعی-پیروی که متاسفانه در دورههایی دچارش شده و همانها هم رفته رفته حرکتش را کند و در جهاتی متوقف کرده است.
سازمان سمت دیگر منتظر نمیماند که نهادهای مربوطه دانشگاهی بگویند چه متونی و با چه سرفصلهایی نیاز دارند بلکه خودش به نحو فعال وارد عرصه میشود و ضمن تهیه و تدوین کتابهای مورد احتیاج در هر رشته علمی، عرصههای ناشناخته و جدیدی را که شاید هنوز رشتههای درسیاش هم تاسیس نشده است را کشف و نیازسنجی میکند تا بتواند از طریق تامین نیازهای آتی علمی کشور، نقش راهگشای خودش را ایفا کند.
*شما این برنامهها را با اتکا به کدام ظرفیتها و قابلیتهای علمی و عملی پیش خواهید برد؟
به طور کلی ما در سازمان سمت چند ظرفیت اساسی داریم که اعضای هیئت علمی ما که تعدادشان به 30 نفر میرسد از مهمترین آنها هستند. این اعضا در قالب 10 گروه پژوهشی عمل میکنند که البته باید تقویت شوند.
گروههای تخصصی ما هم یکی دیگر از همان ظرفیتهای اساسی است که اعضای آن از نیروهای رسمی سازمان سمت نیستند بلکه همگی از اعضای هیئت علمی دانشگاههای مختلف کشور شناسایی و انتخاب شدند و در این زمینه حدود 40 گروه تخصصی راهاندازی و تعریف کردهایم که بخش زیادی از آن 2400 کتاب تالیفی سازمان محصول فعالیتهای آنهاست.
اما به نظر من در این زمینه استفاده از ظرفیتهای بالای حوزویها از آن دست مسائلی است که باید در دوره جدید به آن توجه جدی بشود البته در دوره مرحوم آقای دکتر احمدی تلاشهای زیادی در این زمینه صورت گرفته و دفتر همکاری حوزه و دانشگاه در قم هم با همین نیت تاسیس شده اما به مرور زمان این توجه به حوزه کمرنگ شده به طوری که تا پیش از آمدن من به سازمان، دفتر قم تنها با 2،3 کارشناس اداره می شد که من با توجه به شناختی که از ظرفیتهای علمی حوزه قم داشتم یکی از فضلای حوزه را به عنوان سرپرست آنجا انتخاب کردم تا به صورت پیوسته با بیوت مراجع و علما و موسسات علمی حوزه در ارتباط باشد تا بتوانیم از ظرفیتها و آثار خوب نخبگان حوزوی هم بهره ببریم.
* با توجه به اینکه ایجاد تحول و رونق بخشی به تولید کتابهای درسی دانشگاهی، متوقف به چابکسازی و همنواختی پیکره سازمانی با آن است در این زمینه چه برنامههایی دارید؟
یکی از مهمترین برنامههای مورد نظر در این زمینه ارتقاء معاونت نظارت و تدوین سازمان به معاونت علمی و فناوری است البته این از دغدغههای جدی جناب آقای دکتر زلفی گل هم هست و ایشان در همین راستا اقدام به راهاندازی معاونت علمی و فناوری در خود وزارتخانه علوم کردند.
*اساساً این ارتقا سازمانی معطوف به چه هدفی است؟
هدف عمده این است که مباحث کلان مرتبط با حوزه علوم انسانی دانش بنیان را از طریق این معاونت دنبال کنیم که برای آن برنامههای متعددی را هم طراحی کردهایم. تشکیل کرسیهای نظریه پردازی بر پایه کتابهای درسی اساتید نیز یکی دیگر از برنامههایی است که میتواند ذیل همین معاونت دنبال شود که مقدمات آن هم انجام شده و در این زمینه گفتگوهایی هم با جناب آقای دکتر عبدالحسین خسروپناه داشتهام و ایشان این مأموریت را به ما واگذار کردهاند که در صورت تمایل اساتید صاحب تالیف، کتابهایشان در قالب کرسیهای نظریه پردازی ارائه شود.
یکی دیگر از برنامههایی که به صورت جدی در دستور کار داریم نقد تخصصی کتابهای درسی موجود است که طرح آن را هم در شورای سازمان به تصویب رساندهایم و به نظر میرسد که از طریق برگزاری جشنواره انتخاب بهترین کتاب درسی سال میتوانیم به کیفیت بخشی به این حوزه کمک قابل توجهی بکنیم.
در کنار اینها برگزاری کارگاههای مهارتی برای استادان مبرز و صاحب اندیشهای که با شیوه تدوین و تألیف کتابهای درسی آشنایی چندانی ندارند و نمیتوانند ایدههای خودشان را در قالب کتابهای درسی تنظیم و تدوین کنند نیز میتواند بسیار مفید باشد که آن را شروع کردهایم و تا امروز چندین کارگاه تخصصی در سطح دانشگاههای شیراز، الزهرا و ...برگزار شده است.
*طی قریب به 6 ماهی که از انتخاب شما به عنوان سرپرست سازمان سمت میگذرد عمده فعالیتهایتان مصروف چه اقداماتی شده و برای رسیدن به این چشم انداز چه ساز و کارهای مشخصی را دنبال کردهاید؟
شرح این مطلب مفصل است فقط میتوانم همین اندازه بگویم که در ۶ ماهه گذشته مجبور بودم فکر و عمل را همزمان با هم پیش ببرم یعنی در همان حالی که درباره ابعاد سازمانی و سرمایه انسانی سازمان سمت فکر میکردم و میخواستم امکانات و ظرفیتها و نقاط ضعف و قوت آن را بشناسم، ناگزیر بودم که کارها را هم پیش ببرم. در اینجا ناچارم بگویم که علیرغم زحمات مرحوم دکتر احمدی و مدیریت پس از ایشان، من زمانی به سازمان آمدم و مسئولیت اداره آن بر عهدهام گذاشته شد که سازمان از دوران شکوفایی و درخشانی که برخی در ذهن دارند فاصله گرفته بود و من آن را در شرایطی سخت و با بدهیهای سنگینی تحویل گرفتم و لازم بود برای آنها هرچه زودتر چارهای اندیشیده شود این بود که ناگزیر از صرف نیروی فکری و اجرایی مضاعفی بودم که خوشبختانه بیثمر هم نبود و در همین مدت کوتاه توانستیم اقدامات قابل ملاحظه و چشمگیری انجام دهیم.
برای نمونه خوب است اشاره کنم که در طول ۹ ماهه پیش از مدیریت جدید مجموع فروش کتابها طبق آمار و اسناد موجود حدود ۱۳ میلیارد تومان بود در حالی که تنها در همین سه ماهه اخیر حضور من چیزی نزدیک به ۸ میلیارد تومان فروش کتاب داشتیم که همین آمار کمّی نشان میدهد که چه تدابیری اندیشیده شده و چه توانی صرف شده تا بتوانیم کاستیهای گذشته را جبران کنیم.
در کنار این کار چاپ و انتشار کتابها هم که تقریباً راکد شده بود سرعت بخشیدیم و توانستیم در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران رکورد خوبی از خودمان ثبت کنیم.
*به نظر شما مهمترین موانع رسیدن به آن اهداف عالیهای که هم در متن اساسنامه سازمان مصرّح شده و هم در برنامههای خودتان به آن اشاره کردید، چیست؟
متاسفانه موانع پیش روی سازمان یکی دوتا نیست، هم پرشمار است و هم متنوع به این معنی که هم در بخش نرمافزاری و نیروی انسانی مشکل داریم و هم در حوزه سختافزاری. از یک طرف به دلیل اینکه سازمان نهاد نوپایی نیست و سی و اندی سال سابقه دارد نیروهای انسانیاش هم به شیوه مدیریتی سابق خو گرفته اند و به صورت طبیعی برابر تحول مقاومت می شود و از طرف دیگر در تامین نیروی انسانی مورد نیاز با مشکل مواجهیم. البته این حرف معنی گلایه از نیروهای علمی و غیر علمی سازمان نیست و من قدردان زحمات یکایک این عزیزان هستم اما به هر حال هر برنامه تحول خواهانه ای گرفتار مقاومت می شود.
متاسفانه بودجه سازمان در طول سالیان خیلی پایین نگه داشته شده به طوری که اگر بودجه فعلی آن را با بعضی نهادهای مشابه مثل پژوهشگاهها و پژوهشکدهها و... مقایسه کنیم میبینیم که بودجه امروز سازمان برابر با بودجه ۱۰ سال پیش آنهاست بودجه سال گذشته سازمان با حدود ۱۸۵ نفر پرسنل ۲۵ میلیارد تومان بود و امسال با ۱۲درصد افزایش به ۲۹ میلیارد رسید که این مبلغ کفاف حقوق و دستمزد سالیانه کارکنان را نمیدهد وقتی این را بگذارید کنار توقع بالایی که جامعه و عموم دانشگاهیان از ما دارند خواهید فهمید که چه کار دشواری پیش رو داریم الان همه دانشگاهها و مولفین از ما انتظار دارند که کتاب تولید کنیم و اگر چاپ کتابهایمان پایین بیاید همه از ما گله میکنند.
متاسفانه سهمیه کاغذمان هم که در گذشته نسبتاً خوب بود اکنون تقریباً به صفر رسیده. اصلاً با این بودجه کلید زدن طرحهای نوآورانه ممکن نیست. ما برای فعال سازی گروههای تخصصی و دفتر قم، گروههای پژوهشی پژوهشکده سازمان که ۱۰ گروه است و نیز برای چاپ کتابهای چاپ اولی و ۸۰۰ عنوان کتاب تجدید چاپی، لااقل، به بیش از ۱۵ میلیارد نیاز داریم. این رقم جدای از بدهیهای سازمان است. سال گذشته در ایام بودجهریزی، برخی از نمایندگان مجلس که از وضعیت سازمان آگاه بودند و فصد کمک به ما را داشتند، از افزایش بودجه سازمان خبر دادند ولی در نهایت هیچ اتفاقی نیفتاد. البته چندی قبل با آقای دکتر علی احمدی در سازمان برنامه و بودجه گفتگوی دوستانه مفصلی کردم و ایشان هم قول مساعد دادند که به ما کمک کنند و خیلی به این کمک امیدواریم چون دستور ریاست محترم جمهور را هم داریم که در آن از سازمان برنامه و بودجه خواسته شده برای تکمیل پروژههای نیمه تمام سازمان بویژه ساختمان شماره 2 سازمان با ما مساعدت کنند.
مشکل دیگر ما در بحث نیروی انسانی است، در حال حاضر سازمان با حدود ۱۸۵ نفر پرسنل اداره میشود که از جهت تامین هزینه دستمزد آنها، برای ما زیاد است اما از جهت پاسخگویی به انتظارات علمی و تعداد اعضای هیات علمی کم است. خصوصا در مباحث مربوط به گفتمان و حکمرانی انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و اقتصاد مقاومتی و عفاف و حجاب و اخلاق اسلامی نیاز به جذب هیات علمی داریم که متاسفانه قانون دست و پای ما را بسته است و نمیتوانیم عضو جدیدی بگیریم البته در این زمینه بیشتر از این که قانون دست و پای ما را ببندد با تفسیرهای دست و پاگیر از قانون که از ناحیه نهادهای نظارتی مشکل داریم چون بعضی از مواد آیین نامهها دست ریاست سازمان را برای تامین نیروی انسانی خودش باز گذاشته اما تفسیرهای تنگ نظرانه از قانون مانع آن میشود. تا این لحظه نه فقط موفق به کسب شناسه استخدامی – لااقل برای سه پست مورد نیاز نشدیم – بلکه از جذبِ مامور به سمت هم مشکل داریم.
همه اینها را گفتم تا بگویم چه راه سختی در پیش داریم با این حال از لطف خدا غافل نیستیم و یقین دارم که انشاءالله همه چیز درست میشود. هدف نهایی ما اعتلای کلمه حق و تقویت نظام مردمسالار اسلامی است و در این راه مقدس هر سختی، آسان و هر بلایی، رحمت است.
نظر شما :