کتاب «فلسفه انگلیسی زبان ۱۷۵۰ تا ۱۹۴۵» جلد ششم از مجموعه تاریخ فلسفه غرب منتشر شد
کتاب از شش فصل و یک فصل نهایی برای مطالعه تشکیل شده است. فصل نخست «از هیوم تا میل: رید، بنتام و کااریج»، فصل دوم «اوج لیبرال: میل و عصر وی»، فصل سوم «پایان قرن نوزدهم: ایدئالیستها، پراگماتیستها و علمگرایان»، فصل چهارم «مدرنیسم 1: فرگه و کمبریج» فصل پنجم «مدرنیسم 2: وین» و فصل ششم «پسگفتار: پس از مدرنیسم» را مورد بررسی قرار داده است.
مترجم در مقدمهای که بر این کتاب نوشته آورده است: «در بسیاری از کلاسهای تدریس فلسفه و نیز در بسیاری از کتابهای فلسفی، دیدگاهها و اندیشهها چنان ارائه میشوند که گویی خصلتی فرازمانی و فرامکانی دارند. معمولاً مشخص نمیشود چرا فیلسوفی در زمانی خاص، برای مثال اوایل قرن نوزدهم، درگیر پرداختن به مسئلهای بخصوص شده است. مطالعه تاریخ اندیشه به طور کلی و تاریخ فلسفه به طور خاص به ما امکان میدهد که خصلت تاریخی اندیشه را دریابیم و درک کنیم چگونه برخی مسائل فلسفی در واکنش به جریانها و تحولات فلسفیِ پیشین و علاوه بر این، در واکنش به تحولاتی در سایر حوزهها همچون علم، فرهنگ و سیاست اهمیت مییابند و برجسته میشوند.»
در همین مقدمه نیز آمده است: «در میان گرایشهای فلسفی مختلف، بیتوجهی به تاریخ فلسفه شاید بیش از همه در فلسفه تحلیلی رواج دارد. شخصاً این موضوع را در دوره تحصیلم و نیز در گفتوگوهایی که با اهل فلسفه تحلیلی داشتهام، تجربه کردهام. از آنجا که دامنه تاریخی این جلد از تاریخ فلسفه غرب شکلگیری فلسفه تحلیلی را نیز در بر میگیرد، میتواند درک ما را از تحولاتی تاریخی که به ظهور و بسط این گرایش فلسفی منجر شد، عمق بخشد.»
«مضمون دیگری که در این مجلد بررسی میشود، تقابل میان علمگرایی/ تجربهگرایی/ طبیعتگراییِ ملهم از روشنگری از یک سو و نقادی رمانتیک/ایدئالیستی از سوی دیگر است. این نقادی را میتوان در سرتاسر قرن نوزدهم و خصوصاً در آثار کالریج و برادلی دید. اگرچه جهانی که امروزه میشناسیم، با تفوق اندیشه علمگرا/طبیعتگرا پیش میرود و نقادی رمانتیک بروز اجتماعی کمتری نسبت به گذشته دارد، اما بررسی تاریخ تقابل این دو رویکرد کماکان جالب توجه و روشنگر است و به ما فرصت می دهد به اشکال دیگری از نظرورزی و عمل اجتماعی فکر کنیم که در واقع محقق نشدهاند.»
نویسنده در مقدمهاش مینویسد: «این تاریخی است که یک فیلسوف نوشته است، نه یک مورخ. هنگامی که متفکران گذشته نزد معاصران احضار میشوند، حس آهنگ کُند و شکوفایی تدریجی فلسفه از دست میرود؛ سعی کردهام از این امر پرهیز کنم. البته آرائم را بیشتر از یک مورخ ایدهها در این کتاب دخالت دادهام و بسیار بیشتر گزینشی عمل کردهام. داستان را از یک منظر فلسفی امروزی و بدون انکار کردنِ وقوف بعد از وقوع روایت میکنم.»
اسکوروپسکی در جایی دیگر آورده است: «مضمون اصلی در داستانی که روایت خواهم کرد نزاع میان طبیعتگرایی، یعنی فلسفه روشنگری که انسان را کاملاً بخشی از طبیعت میبیند، و رد طبیعتگرایی است که پس از نقادی تأثیرگذار کانت بر آن پدیدار شد. امکان تجربه فهمپذیر، یعنی وجود معرفت پیشینی، محور نقادی کانت بود. ادعاهای فرهنگی گستردهتر درباره دین، اخلاق و زندگی سیاسی بر این محور استوار شدند. این ستونها به این دلیل تثبیت شدند که در قرن نوزدهم، به نظر بسیاری چنین میرسید که برخی از اَشکال ایدئالیسم پساکانتی تنها راه نجات دادن عقل، ایمان و آزادیاند. بنابراین، این موضوع به مناقشة نقادانة اصلی در فلسفه قرن نوزدهم بدل شد.
از منظر کانتی، چنین شکلی از واقعگرایی «پیشانقادانه» به نظر خواهد رسید. اما مرحله دومِ فلسفه تحلیلی شاهد تلاشی برای خاتمه بخشیدن به مناقشات متافیزیکی قرن نوزدهم بود که میتوان آن را تا حدی «پسانقادانه» نامید: تلاش ویتگنشتاین وکارناپ برای منحل کردن متافیزیک (فصلهای پنجم و ششم). فلسفه تحلیلی پسانقادانه، که به سنت انتقادی تعلق دارد با اینکه سعی دارد آن را منحل کند، تأثیری گسترده در فرهنگ معاصر داشته است، اما در میان فلاسفه انگلیسیزبان، اگر هنوز باقی مانده باشد، در حال افول است. با این همه، این سنت باز هم میتواند تاریخ خودش را داشته باشد.»
در پشت جلد این کتاب نیز میتوانید بخوانید: «جلد ششم از مجموعه تاریخ فلسفه غرب دورهای حدوداً دویست ساله را از میانه قرن هجدهم تا میانه قرن بیستم دربر میگیرد. ابتدا آراء دو نماینده از «روشنگری اسکاتلندی» یعنی تام رید و دیوید هیوم را بررسی میکنیم. سپس، به دیدگاههای جرمی بنتام و نیز ساموئل کالریج که از نقادیهای کانت متأثر است، می پردازیم. اندیشه علمگرا و لیبرال در نیمه قرن نوزدهم با آراء جان استوارت میل اوج میگیرد. پس از بررسی دیدگاههای میل و مساهمتهای برخی از فلاسفه امریکایی، به تحولاتی بنیادین در کمبریج در آغاز قرن بیستم میپردازیم که میتوان آن را سرآغاز فلسفه تحلیلی دانست. آراء مور، راسل و ویتگنشتاین و همچنین، تأثیرات ماخ و فرگه را در این خصوص بررسی میکنیم. در نهایت آراء فلاسفهای چون شلیک و کارناپ را از نظر میگذرانیم که اگر چه انگلیسی زبان نیستند، اما بر فلسفه تحلیلی تأثیرگذار بودهاند.»
کتاب حاضر برای دانشجویان رشته فلسفه در مقطع کارشناسی به عنوان منبع اصلی برای درس »فلسفه تحلیلی» به ارزش 2 واحد و سایر دروس تاریخ فلسفه غرب ترجمه شده است. امید است علاوه بر جامعه دانشگاهى، سایر علاقهمندان نیز از آن بهرهمند شوند.
برای تهیه کتاب روی تصویر کلیک کنید
نظر شما :